تفاوت DISTDP با ISTDP (دوانلوی متقدم و دوانلوی متاخر)

تفاوت DISTDP با ISTDP (دوانلوی متقدم و دوانلوی متاخر)

در این مقاله به بررسی تفاوت‌های بین D-ISTDP و ISTDP به صورت علمی و جامع پرداخته‌ایم. حرف D در ابتدای این رویکرد را دکتر دوانلو به منظور جداسازی آموزه‌های این دو روش و تفاوت‌هایی که دارند در نظر گرفت.

 · 4 مدت زمان مطالعه به دقیقه

رویکرد روان‌پویشی کوتاه‌مدت متمرکز، رویکردی پرطرفدار


درمان‌های پویشی کوتاه‌مدت (short-term dynamic psychotherapy) یا به اختصار ISTDP به‌عنوان رویکردهای مؤثر برای اختلالات روان‌شناختی مورد استفاده قرار می‌گیرند. دو نمونه برجسته از این روش‌ها، ISTDP (درمان پویشی کوتاه‌مدت فشرده) و DISTDP (درمان پویشی کوتاه‌مدت بین‌فردی پویا) هستند که هر دو ریشه در روان‌تحلیل‌گری دارند، اما از نظر تکنیک‌ها و اهداف درمانی تفاوت‌های اساسی دارند. این مقاله با استناد به نظریه‌های حبیب دوانلو (Davanloo)،جان بالبی (Bowlby) و ویلفرد بیون (Bion)، به بررسی علمی تفاوت‌های این دو رویکرد می‌پردازد.


کلمه D در ابتدای D-ISTDP به چه معناست؟


حرف D در ابتدای DISTDP حرف اول نام خانوادگی دکتر حبیب دوانلو می‌باشد که پس از تغییراتی که در ساختار ISTDP به وجود آوردند حرف D را به این منظور اضافه کردند که درمان‌گرانی که با روش جدیدتر دکتر دوانلو آموزش دیده و به درمان مشغول می‌باشند جدا از درمان‌گران ISTDP باشند.


مبدع رویکرد ISTDP


رویکرد ISTDP (درمان پویشی کوتاه‌مدت فشرده) توسط دکتر حبیب دوانلو (Habib Davanloo) در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی کشف و توسعه داده شد. دوانلو، با الهام از اصول روانکاوی کلاسیک اما با تمرکز بر شکستن مقاومت‌های ناخودآگاه و آزادسازی هیجانات سرکوب‌شده، این روش را به عنوان یک درمان کوتاه‌مدت و عمیق معرفی کرد که در آن درمانگر به‌صورت فعالانه با دفاع‌های بیمار درگیر می‌شود. او با انتشار تحقیقات و برگزاری کارگاه‌های بین‌المللی، این رویکرد را به جامعه روان‌درمانی جهان عرضه کرد و امروزه ISTDP به عنوان یکی از مؤثرترین روش‌های درمانی برای اختلالات روانی پیچیده شناخته می‌شود.


دکتر دوانلو ISTDP را به DISTDP تغییر داد!


دکتر حبیب دوانلو بعد از کسب تجربه‌های فراوان و پژوهش‌های زیاد اعلام کرد که به جای تمرکز روی دفاع‌های بیمار باید تمرکز روی انتقال باشد. همچنین روش بازگشایی ناهشیار را از ورود حلزونی به ورود عمودی تغییر داد. این تغییر موجب شد تا توالی پویشی از تمرکز بر رخدادهای اخیر زندگی بیمار به رابطه‌ی این‌جا و اکنون با درمان‌گر معطوف شود. تکنیک مولفه‌های انتقالی مقاومت (TCR) بیشتر مد نظر قرارگرفت. همچنین نوروز انتقال مفهوم سازی شد و کار با آن در اولویت قرار گرفت.


به همین دلیل شاگردان دوانلوی متاخر مانند دکتر داود معنوی‌پور که شاگرد مستقیم دکتر دوانلو بودند، روش DISTDP را آموزش دیدند و به ایران آوردند. دکتر داود معنوی پور با همین روش در ایران در انستیتو روان پویشی دکتر معنوی‌پور (موسسه مانوشان) مشغول آموزش رویکرد D-ISTDP به درمان‌گران، روان‌شناسان، روان‌پزشکان و دانشجویان روان‌شناسی می‌باشند.



در دپارتمان روان‌پویشی دکتر معنوی‌پور آموزش DISTDP به روش ترمیک و کاملا آکادمیک طراحی شده است که متقاضیان علاوه بر آموزش روان‌پویشی کوتاه مدت، درمان فردی نیز می‌شوند. در این دپارتمان ابتدا دروس تئوری، سپس دروس عملی، درمان فردی و سوپرویژن را می‌گذرانید و به دنیای روان‌درمان‌گران پویشی می‌پیوندید.


برای مطالعه آیین‌نامه آموزشی دپارتمان روان‌پویشی کلیک کنید.


مهم‌ترین تعییراتی که دکتر دوانلو در istdp ایجاد کرد:


اگر تمایل داشتید این مطالب را به صورت تخصصی‌تر مطالعه بفرمایید می‌توانید کتاب "برافراشتن ناهشیار" دکتر داود معنوی‌پور را از لینک زیر تهیه کنید:


تهیه کتاب برافراشتن ناهشیار


  1. تاکید بر پاکسازی ناهشیار درمان‌گر به عنوان شرط لازم برای درمان‌گر شدن
  2. تمرکز بر تجربه احساس گناه به عنوان هدف اصلی درمان
  3. تغییرات ساختاری چند بعدی ناهشیار و روش‌های آن
  4. معطوف شدن توالی پویشی به رابطه‌ی این‌جا و اکنون با درمان‌گر
  5. مفهوم سازی نوروز انتقال
  6. مد نظر قرار دادن مولفه انتقالی مقاوت TCR
  7. تمرکز بر انتقال
  8. ورود حلزونی به ناهشیار به جای ورود عمودی


روان پویشی distdp چه کاری انجام می‌دهد؟


رواندرمانی پویشی کوتاه‌مدت در دهه‌های اخیر به‌ عنوان یک روش مؤثر برای درمان اختلالات روانی مطرح شده است که توسط دکتر دوانلو توسعه یافت. istdp بر مواجهه مستقیم با مقاومت‌ها و آزادسازی هیجانات سرکوب‌شده تأکید دارد، درحالی‌که DISTDP با تأثیرپذیری از نظریه دلبستگی بالبی، بیشتر بر روابط بین‌فردی و الگوهای ارتباطی تمرکز می‌کند. این مقاله با بررسی مبانی نظری این دو رویکرد، تفاوت‌های آن‌ها را در تکنیک‌های درمانی، اهداف و اثربخشی تحلیل می‌کند.


1. مبانی نظری ISTDP و DISTDP


۱.۱. نظریه‌های پایه‌ای حبیب دوانلو در ISTDP


دوانلو (1978) با تأکید بر نظریه فروید، معتقد بود که هیجانات سرکوب‌شده (مانند خشم و غم) به‌صورت ناخودآگاه در قالب مقاومت‌های روانی ظاهر می‌شوند. او در ISTDP از تکنیک‌های فعال و چالشی مانند:

فشار درمانی (Therapeutic Pressure) برای شکستن دفاع‌ها، کلاریفیکیشن (Clarification) برای افزایش بینش بیمار، مواجهه هیجانی (Emotional Experiencing)استفاده می‌کند (Davanloo, 1990).


۱.۲. تأثیر نظریه دلبستگی بالبی بر DISTDP


DISTDP بیشتر تحت تأثیر نظریه جان بالبی (1969) درباره دلبستگی است. این رویکرد معتقد است که الگوهای ارتباطی اولیه (به‌ویژه با مراقبان اصلی) بر روابط کنونی فرد تأثیر می‌گذارند. بنابراین، درمانگر در DISTDP:


  1. بر رابطه درمانی امن تمرکز می‌کند.
  2. از تکنیک‌های همدلانه‌تر و غیرمستقیم استفاده می‌کند.
  3. به جای مواجهه تهاجمی با مقاومت‌ها، به بازسازی الگوهای دلبستگی می‌پردازد (Lemma et al., 2011).


۱.۳. نقش نظریه بیون در فهم تفاوت‌های این دو رویکرد


بیون (1962) با مفهوم "ظرف و مظروف" (Container-Contained) نشان داد که چگونه هیجانات پردازش نشده می‌توانند به اختلال منجر شوند. در ISTDP، درمانگر به‌صورت فعالانه این هیجانات را آشکار و پردازش می‌کند، درحالی‌که در DISTDP، درمانگر بیشتر به ایجاد یک فضای امن برای ابراز هیجانات می‌پردازد.


2. تفاوت‌های کلیدی ISTDP و DISTDP


2.1. سبک درمان‌گر


ملاک:    DISTDP                 :ISTDP:

نقش درمانگر      فعال، چالشی، مستقیم                    حمایت‌گر، همدلانه، غیرمستقیم

تکنیک‌ها           فشار درمانی، مواجهه هیجانی             بازسازی دلبستگی، تفسیر رابطه‌ای

تمرکز اصلی       هیجانات سرکوب‌شده و مقاومت‌ها        روابط بین‌فردی و الگوهای ارتباطی


۲.۲. مدت و ساختار جلسات


ISTDP :

جلسات کوتاه‌مدت (۲۰-۴۰ جلسه) با ساختار فشرده، تمرکز روی دفاع‌ها، ورود مستقیم به ناهشیار

DISTDP :

جلسات کوتاه‌مدت (۲۰-۴۰ جلسه) با ساختار فشرده، تمرکز روی انتقال، ورود حلزونی به ناهشیار، انعطاف‌پذیرتر، با امکان تمدید درمان در صورت نیاز.


۳. نتیجه‌گیری


هر دو رویکرد ISTDP و DISTDP در رواندرمانی پویشی کوتاه‌مدت جایگاه مهمی دارند، اما تفاوت‌های بنیادینی در سبک درمانی، تکنیک‌ها و اهداف دارند. ISTDP با تکیه بر نظریه دوانلو، به دنبال آزادسازی هیجانات سرکوب‌شده از طریق مداخلات مستقیم است، درحالی‌که DISTDP با تکیه بر نظریه دوانلو و با الهام از نظریه بالبی، به بهبود روابط بین‌فردی از طریق ایجاد دلبستگی امن می‌پردازد. انتخاب بین این دو روش باید بر اساس نوع مشکل مراجع و اهداف درمانی صورت گیرد.


منابع:


Abbass, A., et al. (2012). Intensive Short-Term Dynamic Psychotherapy: A Systematic Review. Journal of Nervous and Mental Disease.

Bowlby, J. (1969). Attachment and Loss. Basic Books.

Davanloo, H. (1990). Unlocking the Unconscious. Wiley.

Duyan, P. L. (2015). Dynamic Interpersonal Therapy (DIT). Routledge.

Lemma, A., et al. (2011). Brief Dynamic Interpersonal Therapy. Oxford University Press.

Town, J., et al. (2011). The Efficacy of ISTDP for Depression. American Journal of Psychotherapy.



نظری ثبت نشده است.

یک نظر اضافه کنید
Ctrl+Enter برای افزودن نظر

  • دسته‌ بندی‌ها

    (10)
    • اضطراب

      (1)
    • ترجمه مقالات تخصصی

      (2)
    • پرسش و پاسخ

    • مقالات D-ISTDP

      (1)
    • روان درمانی

      (1)
    • انتشارات

    • افسردگی

      (4)
    • رابطه جنسی

      (1)
    • زندگی مشترک