آینه و زمان
کد آیتم: 004034
سیاوش نجفپور
هوایی مهآلود در اواسط پاییز یا اوایل زمستان. در پیش زمینه، شهریار پنجاه ساله و مردی دیگر با همین سن و سال کنار یک دیگر ایستادند و به دریا مینگرند. در پسزمینه مادر و با فاصله کمی از او شهریار شانزده ساله و پدر بدون حرکت ایستادند. در دور دست نیز قایقی که بخشی از آن در خشکی و بخشی از آن درون آب است بدون حرکت دیده میشود. درون قایق چند نفری استاده و چند نفر نشستهاند. مرد سرش را به سمت شهریار برمیگرداند قبل از این که شروع کنی باید بگویم که بین من و شما اصل روراستی حاکم است. اصل روراستی به این معنی که هر چی که به ذهنت میآید بگویی بدون این که بخواهی چیزی را سانسور کنی. شهریار سرش را به نشانه تایید تکان میدهد. سپس شروع به صحبت میکند. با شروع صحبت او افراد در پست زمین شروع به حرکت میکند.
0
0 رتبه بندی ها
0 از 5
1 ستاره
0%
2 ستاره
0%
3 ستاره
0%
4 ستاره
0%
5 ستاره
0%